سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسا کس که با نیکویى بدو گرفتار گردیده است و بسا مغرور بدانکه گناهش پوشیده است ، و بسا کس که فریب خورد به سخن نیکویى که در باره او بر زبانها رود ، و خدا هیچ کس را نیازمود چون کسى که او را در زندگى مهلتى بود . [ و این گفتار پیش از این گذشت ، لیکن اینجا در آن زیادتى است سودمند . ] [نهج البلاغه]
 
شنبه 94 آذر 14 , ساعت 9:38 عصر

 

3- فلسفه غیبت حضرت مهدى علیه السّلام‏

در اینکه علت و فلسفه غیبت حضرت مهدى علیه السّلام چیست براى ما روشن نیست و مانند بسیارى از اسرار و حقایق براى ما نامعلوم است. حضرت صادق علیه السّلام مى‏فرمایند موضوع غیبت حضرت مهدى علیه السّلام نظیر جریان حضرت موسى و خضر است که کارهاى خضر از قبیل کشتن جوان، سوراخ کردن کشتى، درست کردن دیوار، به هنگام جدایى براى حضرت موسى علیه السّلام روشن شد. حکمت غیبت مهدى علیه السّلام نیز بعد از ظهور مشخص خواهد گردید. 

«... إنّ وجه الحکم فی ذلک لا ینکشف الّا بعد ظهوره کما لم ینکشف وجه الحکم فیما اتاه الخضر من خرق السّفین و قتل الغلام و اقام الجدار لموسی علیه السّلام الی وقت افتراقهما»[1] 

البته در برخى از روایات به چند جهت درباره فلسفه غیبت اشاره شده است از جمله: 

 

1- خطر کشته شدن: قال رسول اللّه صلّى الله علیه و اله: 

«لابدّ للغلام من غیب فقیل له و لم یا رسول الله، قال: یخاف القتل»[2] 

لازم به ذکر است که منظور از ترس که در روایت آمده، ترس نفسانى نیست که امرى ناپسند است، بلکه مقصود ترس عقلانى است که پسندیده است. توضیح اینکه اگر ترس ناشى از خودخواهى باشد و انسان حاضر نباشد براى حفظ دین جان خود را فدا کند، این ترس نفسانى و ضد شجاعت است، اما اگر ترس از هدر رفتن باشد این‏ 

ترس واجب است زیرا خون دادن مهم نیست، مهم آن است که خون به نتیجه برسد و به بار بنشیند. حضرت على علیه السّلام مى‏فرماید: شرایط و اوضاع طورى شد که مجبور شدم نسبت به کشته شدن عزیزان خود بخل بورزم، از این رو دست به شمشیر نبردم چرا که هیچ یاورى جز خاندان خود نداشتم و کسى از من دفاع و حمایت نمى‏کرد و لذا صبر نمودم.

«فنظرت فاذا لیس لی رافد و لا ذاب و لا مساعد الّا اهل بیتی فضننت بهم عن المنیّ».[3]

با اینکه حضرت على علیه السّلام داراى شجاعت ویژه‏اى بود و در جنگ‏هاى فراوانى شرکت کرد و در لیلة المبیت در بستر پیامبر خوابید و حاضر شد جان خود را فدا کند، بنابراین حضرت ولى عصر علیه السّلام نیز داراى شجاعت ویژه‏اى همانند جدّ بزرگوارش حضرت على علیه السّلام است، اما ترس از آن دارد که اگر در

 

میان مردم ظهور پیدا کند با کشتن او که آخرین ذخیره الهى است، دین خدا از بین برود.[4] 2- امتحان و آزمایش:

«عن جابر الجعفی قال قلت لابی جفعر علیه السّلام متی یکون فرجکم فقال هیهات هیهات لا یکون فرجنا حتّی تغربلوا ثمّ تغربلوا یقولها ثلثا حتّی یذهب الله الکدر و یبقی الصّفو»[5]

جابر جعفى از امام باقر علیه السّلام سؤال مى‏کند فرج شما خاندان چه موقع است؟ حضرت مى‏فرمایند: فرج و ظهور ما اتفاق نمى‏افتد مگر آنکه شیعیان به شدت در امتحان الهى شرکت کنند و غربال شوند سپس غربال شوند تا اینکه ناخالص‏ها بروند و خالص‏ها باقى بمانند.

3- عدم بیعت با طاغوتیان:

قال المهدی علیه السّلام: «و انی اخرج حین اخرج و لا بیع لاحد من الطّواغیت فی عنقی»[6]

نکته مهمى که باید به آن توجه داشت امام از دیدگان ما غائب است لکن ما از دیده او غائب نیستیم او تمام انسانها را مى‏بیند و مى‏شناسد و از اعمال همه مطّلع است حضرت مهدى مى‏فرماید:

«فانّا نحیط علما بانبائکم و لا یعزب عنّا شیئا من اخبارکم»[7]

 

4- اجراى سنن انبیاء درباره حضرت مهدى علیه السّلام‏

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

«انّ الله عزّ و جل ابی الّا ان یجری فیه سنن الانبیاء علیهم السّلام فی غیابتهم»[8]

خداوند عز و جل مى‏خواهد درباره او (امام مهدى علیه السّلام) سنت‏هاى پیامبران علیهم السّلام را در غیبت‏هایشان جارى سازد.

چنانکه یوسف و یونس و عیسى و موسى مدتى از دیدگان مردم پنهان شدند.

5- خدا نمى‏خواهد امام در میان قوم سمتگر باشد. (تنبیه و تنبّه مردم)

امام جواد علیه السّلام:

«اذا غضب الله تبارک و تعالی علی خلقه نحّانا عن جوارهم»[9]

هنگامى که خداوند تبارک و تعالى بر خلق خود خشم کند، ما را از میانشان دور مى‏کند.

6- خالى شدن صلب‏هاى کافران از مؤمنان‏

امام صادق علیه السّلام:

«... لن یظهر ابدا حتّی تخرج و دائع الله عز و جل فاذا خرجت ظهر علی من ظهر من اعداء الله عزّ و جلّ جلاله فقتلهم»[10]

(امام مهدى علیه السّلام) ظهور نخواهد کرد تا اینکه و دیعه‏هاى خداوند خارج شوند، پس وقتى مؤمنان از صلب‏هاى کافران آشکار شدند، او نیز ظهور مى‏کند و بر دشمنان خداوند عزوجل غلبه یافته و آنان را مى‏کشد.

 

وظایف شیعیان در زمان غیبت‏

در کتاب شریف مکیال المکارم هشتاد وظیفه براى شیعه در عصر غیبت بیان شده از جمله:

1- شناخت حضرت مهدى علیه السّلام‏

«اللّهم عرّفنی نفسک فانّک ان لم تعرّفنی نفسک لم اعرف نبیّک اللّهم عرّفنی رسولک فأنّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک اللّهمّ عرّفنی حجّتک فأنّک ان لم تعرّفنی حجّتک ضللت عن دینی».[11]

2- دعا براى سلامتى حضرت مهدى علیه السّلام. دعاى معروف‏

«اللّهمّ کن لولیّک الحج بن الحسن ....»[12]

3- دعا براى تعجیل فرج حضرت مهدى علیه السّلام‏

4- یارى حضرت مهدى علیه السّلام‏

در دعاى ندبه مى‏خوانیم خدایا ما را کمک کن تا حقوق آن بزرگوار را ادا کنیم‏

«و اعنّا علی تأدی حقوقه الیه».

5- ندبه و گریه براى امام زمان علیه السّلام: امام صادق علیه السّلام درباره فرزندش گوید، آقاى من غیبت تو خوابم را گرفته و محل استراحت را براى من تنگ نموده و آرامش مرا از بین برده است.

 

«سیّدی غیبتک نفت رقادی و ضیّقت علیّ مهادی و ابتزت منّی راح فوأدی»[13]

6- خواندن زیارتهایى که وارد شده است. 7- توسل به حضرت مهدى علیه السّلام 8- هدیه براى حضرت مهدى علیه السّلام 9- توبه 10- خودسازى 11- آمادگى براى ظهور حضرت مهدى علیه السّلام 12- اطاعت از نواب حضرت 13- رعایت ادب به هنگام شنیدن یا گفتن نام حضرت 14- اظهار محبت و علاقه 15- ذکر فضائل و مناقب 16- ارجاع مردم به حضرت مهدى علیه السّلام 17- شرکت در مجالس حضرت 18- انتظار فرج 19- توجه و تعظیم مکانهایى که منتسب به حضرت است مانند مسجد سهله، مسجد کوفه، سرداب مقدسه در سامرا، مسجد جمکران 20- رعایت حقوق برادران دینى. 21- قیام به هنگام شنیدن یا مطرح کردن نام مخصوص حضرت 22- دست بر سر گذاشتن هنگام شنیدن نام امام.

هنگامى که دعبل قصیده معروف خود را براى حضرت رضا علیه السّلام خواند و نام حضرت مهدى را برد آن حضرت دست بر سر گذاشت و به احترام فرزندش ایستاد.[14]

 

4- منافع امام غائب علیه السّلام‏

شخصى مى‏گوید از حضرت صادق علیه السّلام پرسیدم از امام غایب چگونه استفاده مى‏شود؟ امام در پاسخ فرمودند: همانطورى که از خورشید در حالى که پشت ابر است استفاده مى‏شود.

«ای والّذی بعثنی بالنّبوّ انّهم لینتفعون به و یستضیئون بنور ولایته فی غیبته کانتفاع النّاس بالشّمس و ان جلّلها السّحاب».[15]

1- همانطورى که خورشید پشت ابر مورد انتظار است که هر لحظه ظهور پیدا کند، امام مهدى علیه السّلام نیز مورد انتظار است تا به واسطه ظهورش منافع بیشترى نصیب مردم شود.

2- منکران وجود آن امام در زمان غیبت مانند منکران وجود خورشیدند که پشت ابر پنهان شده است.

3- نفع خورشید عمومى است ولى تنها افراد بینا از نور آن در دیدن بهره‏مند مى‏شوند، همینطور نفع وجود مقدس حضرت عمومى است و لکن مؤمنان پرهیزگار از آن حضرت بهره مى‏برند.

4- به هر اندازه که روزنه‏ها و پنجره‏هاى منزل بیشتر باشد، نور خورشید به‏

 

درون منزل راه بیشترى پیدا مى‏کند همینطور نور وجود حضرت مهدى نیز هر اندازه که موانع بیشتر از دل برداشته شود در درون قلب راه بیشترى پیدا مى‏کند.

5- خورشید در منظومه شمسى مرکزیت دارد و کرات و سیارات به دورادور او در حرکتند چنانکه وجود مقدس حضرت مهدى علیه السّلام در نظام هستى مرکزیت دارد.

«ببقائه بقیت الدّنیا و بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السّماء»[16]

6- باد و باران و روییدن گیاهان و امثال آن از برکت نور خورشید است که ابر گرفتگى در آن اثر مهمى ندارد.

7- ابر هرگز آفتاب را نمى‏پوشاند بلکه ما را مى‏پوشاند و در نتیجه ما را از دیدن آن محروم مى‏کند، چگونه مى‏توان گفت کسى که عالم وجود در قبضه قدرت اوست و مى‏تواند هر لحظه‏اى در هر جا حضور داشته باشد غایب است؟

8- پوشاندن ابر اختصاص به کسانى دارد که در زمین هستند نه کسى که بر فراز ابر حرکت مى‏کند، غیبت آن حضرت نیز براى کسانى است که به دنیا و طبیعت چسبیده‏اند اما کسانى که بر شهوات نفسانى خود پا مى‏گذارند و در آسمان معنویت پرواز مى‏کنند هر لحظه که بخواهند در حضور هستند.

9- خورشید با تابش و نور و حرارتش بسیارى از امراض را از بین مى‏برد، حضرت مهدى علیه السّلام نیز شفاى امراض روحى انسانها است.



[1] ( 2). شیخ صدوق، کمال الدین ج 2 ص 481، باب 44، ح 11.

[2] ( 1). نهج البلاغه خ 217

[3] ( 2). نهج البلاغه خ 217

[4] ( 1). اقتباس از عصاره خلقت/ 102

[5] ( 2). شیخ طوسى، کتاب الغیبة ص 339.

[6] ( 3). همان ص 290.

[7] ( 4). احتجاج، 2/ 497.

[8] ( 1). بحار 52/ 90

[9] ( 2). اصول کافى 1/ 343

[10] ( 3). بحار 52/ 97

[11] ( 1). کمال الدین 2/ 342

[12] ( 2). کافى 4/ 162

[13] ( 1). شیخ طوسى، کتاب الغیبة ص 167 و شیخ صدوق، کمال الدین ج 2 ص 352.

[14] ( 2). منتخب الاثر، 640.

[15] ( 1). بحار 52/ 93

[16] ( 1). دعاى عدیله

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ